ارنوازارنواز، تا این لحظه: 15 سال و 4 ماه و 1 روز سن داره

داستان‌هاي عمه پسند

پستانداران

حالا ارنواز شروع کرده به اسم بردن از حیوانات تا ببینیم در کدام دسته بندی قرار می گیرند. ارنواز: پلنگ بابایی: آفرین بهشون می گند پستاندار. اگه گفتی پستانداران  چه جوریند؟ ارنواز: گاز می گیرند!
28 فروردين 1391

حشره

بابا داره درباره دسته بندی حیوانات برای ارنواز صحبت می کند. فعلا توانسته با موفقیت فرق ماهی ها و پرنده ها را به ارنواز بفهمونه. بابا: خب یک دسته دیگه از حیوانات اونهایی هستند که خیلی ریزند. بهشون می گند حشره، مثل چی؟ ارنواز: بگو بابا: نه خودت بگو، مثل... ارنواز: مثل ... هانا! (توضیح آنکه هانا بچه میلاده)
28 فروردين 1391

سیزده بدر

این چند روزه تعطیلات عید پاک بود و چون ما آمادگیش را نداشتیم، بیهوده در خانه ماندیم ولی تعطیلات سیزده بدر را به parco nord رفتیم و البته حسابی خوش گذراندیم
22 فروردين 1391

...

با عرض معذرت از هه خوانندگان. فکر می کنید اولین چیزی که در استخر نظر ارنواز را جلب کرد، چی بود؟ - آب؟ نه - مایو؟ نه - مربیش؟ نه بچه ها؟ نه پس چی؟ با عرض معذرت ... یکی از پسربچه ها که شورتش را درآورده بود تا مایوش را بپوشه. ارنواز کلی خندید و گفت: «... داره»
11 فروردين 1391